امروز: جمعه, ۳۱ فروردین ۱۴۰۳ / قبل از ظهر / | برابر با: الجمعة 11 شوال 1445 | 2024-04-19
کد خبر: 207030 |
تاریخ انتشار : 29 آبان 1396 - 12:24 | ارسال توسط :
0
1
ارسال به دوستان
پ

به گزارش مجله اخبار روز صلح خبر بوسه بر دستان مردم به گزارش صلح خبر؛ ابتکار در صفحه اول روزنامه امروز دوشنبه، 29 آبان خود نوشت: بوسه بر دستان مردم     «ابتکار» از وضعیت زنان و کودکان روستایی زلزله‌زده استان کرمانشاه گزارش می‌دهد بوسه بر دستان مردم سندوس محمدی با اینکه از وقوع زلزله، یک هفته […]

به گزارش مجله اخبار روز صلح خبر

بوسه بر دستان مردم

به گزارش صلح خبر؛ ابتکار در صفحه اول روزنامه امروز دوشنبه، 29 آبان خود نوشت: بوسه بر دستان مردم

 

بوسه بر دستان مردم

 

«ابتکار» از وضعیت زنان و کودکان روستایی زلزله‌زده استان کرمانشاه گزارش می‌دهد بوسه بر دستان مردم

سندوس محمدی

با اینکه از وقوع زلزله، یک هفته گذشته اما قصه زلزله‌زدگی به اندازه ماه‌ها، غم را نه‌تنها در دل‌ زلزله‌زده‌ها که در دل همه مردم ایران پرورانده است.
اگرچه زلزله‌زدگی به همه اقشار جامعه شهری و روستایی آسیب زد اما در این میان کودکان و زنان از حساس‌ترین گروه‌هایی هستند که بیشترین آسیب را متحمل شدند. مرگ، مجروحیت، بیماری و آوارگی، تنها بخشی از صدماتی هستند که زلزله به زندگی این افراد وارد کرده و با توجه به روند حاکم بر این مناطق، به نظر می‌رسد تهدیدهای ناشی از زلزله برای بسیاری از این زنان و کودکان نه‌تنها به پایان نرسیده که تازه آغاز شده است.

دل‌هایی که هر لحظه فرو می‌ریزند

در حال عبور از کنار یکی از خانه‌های روستایی بودم که ظاهرا اتفاقی برایش نیفتاده بود اما ساکنان خانه بیرون آن و در یکی از چادرهای هلال‌احمر ساکن بودند، وقتی دلیل این کار را جویا شدم با منظره غریبی مواجه شدم. خانه‌ای که از بیرون خیلی سالم و قوی سر جایش ایستاده بود، از درون ویران شده بود. دیوارهایش ترک برداشته و پنجره‌ها شکسته بودند. هر لحظه بیم فروریختن وجود داشت، برای همین اهالی خانه بیرون از آن زندگی می‌کردند. چند دقیقه‌ای را با این خانواده به صحبت مشغول می‌شوم و بعد به این فکر می‌کنم که حال دل مردمان زلزله‌زده کرمانشاه، دقیقا مانند همین خانه است. آنها از بیرون استوار و محکم ایستاده‌اند اما آنچه بر آنها گذشته و می‌گذرد هر لحظه بیم فروریختن‌شان را بیشتر می‌کند. دل‌هایشان ترک برداشته است اما درد را به روی خودشان نمی‌آورند. زلزله فقط لرزیدن زمین نیست، زلزله لرزیدن قلب‌هایی است که پناهی ندارند…

تعداد زیاد کودکان در روستاهای زلزله‌زده

به روستاها و شهرهای کوچک زلزله‌زده که قدم می‌گذاری، اولین تصویری که نگاهت را در بند می‌کشد، کودکان معصوم روستایی هستند که با نگاهی سرشار از درد و التماس برای کمک، درحال تماشای عابران هستند. با اینکه آمار و ارقام کشوری از خلوت شدن روستاها حکایت دارند اما در روستاهای استان کرمانشاه زندگی هنوز هم در جریان است. زندگی‌ای که بافت سنتی جامعه بر آن حاکم است و همین باعث شده تا هر کدام از خانوارهای روستایی سه چهارتایی بچه داشته باشند. برای همین آسیب زلزله در مناطق روستایی بیشتر کودکان را تهدید می‌کند.

دوقلوهای 12 روزه در سرما

همراه با کاروان کمک‌های ارسالی وارد یکی از روستاهای زلزله‌زده به نام «قالیچه» می‌شوم، مادران روستایی دور ماشین جمع می‌شوند. هر کدام از آنها یک بچه شیرخواره بغل‌شان است و برای گرفتن شیرخشک و پوشک بچه که از نیازهای اصلی‌شان است، آمده‌اند. یکی از آنها به مسئول کمک‌های امدادی که یک قوطی شیرخشک به او داده است، می‌گوید: «بچه‌های من دوقلو هستند، باید 2قوطی شیرخشک بگیرم.» جمله‌اش توجه‌ام را جلب می‌کند، نزدیک‌‌تر می‌شوم تا حال فرزندانش را جویا شوم. نامش «مریم» است و زلزله خانه‌اش را با خاک یکسان کرده است. او به «ابتکار» می‌گوید: «دوقلوهایم تازه به دنیا آمده‌اند و فقط 12روزشان است. بعد از زلزله روزهای سختی داشته‌ایم. فقط 2روز است که به ما چادر داده‌اند و تا قبل از این مجبور بودیم با این 2طفل معصوم در سرما بخوابیم. خودمان هر جوری که بود تحمل می‌کردیم اما به بچه‌ها خیلی سخت گذشت.»

بازی کودکان در زمین‌های خاکی

کمی آن طرف‌تر مادر دیگری ایستاده است که فرزند 2ساله‌اش را بغل کرده است. پسرک کوچولوی بور با چشمان درشت سبز، نگاه هر عابری را به خودش جلب می‌کند. در دستش یک کتری کوچک گرفته و در حال بازی با آن است، نمی‌توان در دستان این کودکان که پتو و چادر هم به زور به دست‌شان رسیده، انتظار اسباب‌بازی داشت. مادرش به «ابتکار» می‌گوید: «بعد از زلزله روزهای سخت و کثیفی را پشت سر گذاشتیم، بچه‌هایمان مریض شده‌اند و داروهایی که برای مداوایشان لازم بود خیلی دیر به دست ما رسیدند.» او اشاره‌ای به بچه‌های دیگری که در محوطه گرد و خاکی در حال بازی هستند، می‌کند و می‌گوید: «مواظبت از بچه‌ها در این شرایط خیلی سخت است چون مجبور شده‌ایم کنار جاده چادر بزنیم، می‌ترسیم بچه‌ها زیر ماشین بروند. بچه‌ها بازی و شیطنت را دوست دارند و همین مراقبت از آنها را سخت کرده است.»

مادربزرگی که از 4کودک مراقبت می‌کند

از کنار زمین بازی بچه‌ها در حال عبور هستم که یکی از مادر بزرگ‌هایی که در حال گرفتن کمک برای نوه‌هایش است، دستم را می‌گیرد و به چادرشان می‌برد. چهار بچه قد و نیم‌قد در چادر خوابیده‌اند. این مادربزرگ مهربان که خیلی نگران نوه‌هایش است به «ابتکار» می‌‌گوید: «من دست همه مردم ایران را می‌بوسم، اگر مردم نبودند به ما حتی یک چادر هم نمی‌رسید. ما از مناطق دورافتاده هستیم و کمک‌های مردمی دیرتر از سایر نقاط به دست‌مان رسید. بعد از زلزله، عروسم مریض شده و مراقبت از نوه‌ها به عهده من است. لباس و پتوی کافی برای گرم نگه‌داشتن‌شان نداریم.»

انواع آنفلوآنزا در کمین کودکان

دوباره در میان کودکان قرار می‌گیرم و نگاه‌های معصومی که همچون تیری به قلب آدم وارد می‌شود. لازم نیست چیزی بگویند، نگاه‌هایشان با آدم حرف می‌زند. با ذوق و شوق لباس‌هایی را که به آنها هدیه داده‌اند، در دست گرفته‌اند و در این وضع آشفته قلب‌شان را به این دلخوشی‌های کوچک گرم نگه می‌دارند. «پویا» یکی از بچه‌های روستاست که با دوستانش در اطراف چادرها مشغول بازی است. با او سر صحبت را باز می‌کنم و با همان لحن معصوم کودکانه‌اش شروع به توضیح دادن شرایط می‌کند: «هوا خیلی سرد است و خیلی از بچه‌ها مریض شده‌اند. تعداد زیادی از این بچه‌های مریض دختر هستند، آنها تحمل این سرما را ندارند.» «پویا» راست می‌گوید، هوا خیلی سرد است اما تن خیلی از این بچه‌ها لباس مناسبی نیست. کاپشن و بسیاری از لباس‌های گرم هنوز به دست این بچه‌های روستایی نرسیده و نه‌تنها دختر کوچولوها که «پویا» نگران مریض‌شدنشان است که همه بچه‌های روستایی در معرض سرماخوردگی و انواع آنفلوآنزا هستند. آنها در شرایطی مریض می‌شوند که دسترسی به دارو هم محدودیت‌های زیادی دارد و تعدادی از این روستاها حتی یک خانه بهداشت هم ندارند.

آغوش مادر تنها پناهی که ویران نمی‌شود

اما از همه اینها دردناک‌تر، «امید» کودک سه ساله‌ای بود که در این حادثه زیر آوار مانده و پایش شکسته بود. پای این کودک را گچ گرفته‌اند. محکم مادرش را بغل کرده و یک لحظه هم از او جدا نمی‌شود. مادرش به «ابتکار» می‌گوید: «بچه‌ام بعد از زلزله خیلی ترسیده است، بهانه می‌گیرد و گریه می‌کند. خیلی نگرانش هستم نمی‌دانم چه کار باید کنم؟» به این بچه حق می‌دهم که آغوش مادر را سفت چسبیده، آغوش مادر تنها پناهی است که ویران نمی‌شود، که بیم فروریختنش نمی‌رود. به این فکر می‌کنم حالا که سقف‌های این مردمان فرو ریخته لااقل حواس‌مان به سلامت‌شان باشد. بعضی از این آواره‌ها مادرانی هستند که تنها پناه فرزندان خردسال‌شان هستند. این مادرها را باید قوی نگه داشت، جان خانواده‌ای به جان آنها بند است.

نیاز به حمام و سرویس بهداشتی

به همان میزانی که حال کودکان روستایی زلزله‌زده خوب نیست، حال زنانش هم ناگوار است. یکی از مادران روستایی به «ابتکار» می‌گوید: «وضعیت‌مان خیلی بد است، چند روز را در سرما لرزیدیم. حالا هم که چادر داریم، فقط بخشی از امکانات در اختیارمان است و هنوز خیلی از چیزها را کم داریم.» او کمبودها را این‌گونه توضیح می‌دهد: «به حمام و دستشویی دسترسی نداریم و چون وضعیت بهداشتی خیلی بد است خیلی از زنان ممکن است به عفونت‌های شدیدی دچار شوند. درخواستی که داریم این است که هر چه زودتر برای حمام و سرویس بهداشتی‌مان فکری بکنند.»

بیماری مادر، بیماری کودک

اما تعداد مادران با فرزند شیرخواره یا کودک در این منطقه کم نیست و در این میان، مادرانی که فرزندان شیرخواره دارند به مراتب وضعیت‌شان حساس‌تر از بقیه است. مریض شدن مادر می‌تواند باعث شود که فرزندش هم مریض شود. بیشتر مواد غذایی که در کمک‌های مردمی که به دست این افراد می‌رسد کنسروهای سرد هستند و چون ویتامین و مواد مغذی به دست این مادران نمی‌رسد، نمی‌توانند به فرزندان خود شیر بدهند.

جشن یلدا برای بازگشت امید و شادی

«هوا بس ناجوانمردانه سرد است.»؛ با خودم می‌گویم کاش طبیعت کمی مردانگی به خرج بدهد و این چند روز باران نیاید. اگر باد و بارانی بیاید بسیاری از این چادرها تاب نمی‌آورند و زندگی برای این زنان و کودکان که سختی‌های زیادی را در این یک هفته پشت سر گذاشته‌اند، از این تلخ‌تر می‌شود. حالا روز به روز هوا سردتر و سردتر می‌شود و درست یک ماه دیگر شب یلداست و آغاز زمستان. کاش تا آن زمان همه این مردمان که به اندازه ماه‌ها سردی و یخ‌زدگی را متحمل شده‌اند در مکان‌های مناسبی استقرار یابند و در کنار همه مردم ایران، که به‌خوبی مهرورزی و نوع‌دوستی را در این یک هفته نشان دادند، یلدا را جشن بگیرند؛ شاید دردها کمی التیام یابد و امید و نشاط به کانون خانواده‌ها بازگردد…

اگر فیلم یا فیلم یا تصاویری دارید که تمایل دارید با دیگران به اشتراک بگذارید، از بخش خبرنگاران صلح خبر برای ما ارسال نمایید. تا پس از بررسی در مجله مدیا صلح خبر منتشر گردد.

اگر تمایل داشته باشید با نام شما منتشر خواهد شد. البته در ارسال تصاویر و فیلم ها و فیلم های خودتان، قوانین و عرف را رعایت نمایید تا قابلیت پخش داشته باشند.

خبرنگاران RSS</p

منبع خبر ( ) است و صلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. چنانچه محتوا را شایسته تذکر میدانید، خواهشمند است کد خبر را به شماره 300078  پیامک بفرمایید.
لینک کوتاه خبر:
×
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسطصلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در وب سایت منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.
  • نظرات و تجربیات شما

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

    نظرتان را بیان کنید